به گزارش سرویس وبلاگستان مشرق، ابوذر منتظر قائم در آخرین پست وبلاگ خود نوشت: مصاحبه ی اخیر رئیس جمهور از نهاد ریاست جمهوری حرفهای فراوانی ایجاد کرد. از وضعیت حرفهای اقتصادی بسیار عجیب آقای روحانی تا رفتار زننده ی شهیدی فر، که ناگفته می گذریم. مشرق نیوز اشاره خوبی به موضوع فرهنگ در دولت یازدهم و هشدار دهی در مورد وضعیت فرهنگ و گرایشات لیبرالیستی در ادبیات رئیس جمهور داشت که بسیار مهم و بجا بود. جالب آنکه من این بار می خواهم بگویم کار از هشدار و پیش بینی گذشته و نگرانی ها بسیار جدی است. امیدوارم نخبگان فرهنگی کشور از زوایای پنهان و پیدای بیماری فرهنگی کشور نه برای انتقام گیریهای سیاسی بلکه برای پیداکردن نخ و خط مشترکی که در همه ی دولتها از هاشمی تا خاتمی و احمدی نژاد و روحانی همه را به سمت این آلودگیهای فرهنگی سوق می دهد درس بگیرند و به جای آنکه در زاویه ی نقد سیاسی باقی بمانند به زاویه ی بازخوانی نبرد راهبردی سهمگین نرمی که در اجزاء مدیریتی کشور اینچنین رسوب کرده است بشتابند. ... در یک خواروبار فروشی در حال خرید بودم که با یک محصول تصویری مشکوک مواجه شدم . روی ان نوشته شده بود : کورین و سه شمشیرزن. عنوان انگلیسی Corinne & three Musketeers روی جلد آن درج شده بود. محصول تولید کشور آمریکا معرفی شده و با مجوز شماره ی 038578-13760-8 مورخ 3/7/1392 و هولوگرام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (دولت یازدهم- آقای جنتی) اخذ شده توسط موسسه فرهنگی و نشر دیجیتال آفرین رسانه ماندگار به بازار فرستاده شده است. فورا آن را خریدم تا نگاهی دقیقتر به آن داشته باشم. این محصول من را از همان ابتدا کمی نگران کرد... مختصری در مورد موسسه ی ایرانی "آفرین رسانه ماندگار" موسسه ی "فرهنگی و نشر دیجیتال آفرین رسانه ماندگار" در مورد انتشار محصولات رسانه ای با کیفیت بسیار پایین و انتشار آثار کپی شده از روی پرده، بشدت در میان جریانات رسانه ای کشور مورد انتقاد قرار دارد. پایگاه اطلاع رسانی خانه انیمیشن در این باره می نویسد : "اخیرا نسخه پرده ای و بی کیفیت انیمیشن من شرور ۲ despicable me با مجوز مرکز رسانه های دیجیتال در بازار توزیع شده است که کیفیت این فیلم با کمی اصلاح رنگ از نسخه پرده ای آن تمام خریداران را حیرت زده می کند. اگر تا پیش ازاین بهانه حضور این فیلم های بی کیفیت در بازارشبکه زیر زمینی بود حال این کالا های بی کیفیت هیچ مانعی برای ورود به بازار ندارد و با مجوز هم وارد می شود ! و دیگر هیچ اصراری برای در پس پرده بودن هم ندارند و اصلا معلوم نیست با چه رویی چنین محصولی را به بازار عرضه می کنند و اصلا هم مهم نیست که چه بر سر اعتماد مخاطبان می آید . در واقع این جور نابود کردن و عرضه چنین نسخه های کج و کوله و رنگ و رو رفته ای تماشای لذت دیدن فیلم ها را از مخاطب می گیرد .قیمت سه هزار تومانی برای این فیلم به معنای کلاه برداری کلانی است که این موسسه یعنی نشر دیجیتال آفرین رسانه ماندگار و در هر سوپر مارکتی انجام می دهد. فیلمی که حتی برای پخش مناسب نیست و در واقع تشویقی است برای کپی کردن فیلم ها. حالا هر چقدر هم که دیگران فریاد بزنند این نوع فیلم ها به راحتی می گویند ما این کار را انجام می دهیم شما هم دزدی فرهنگی کنید." فارس نیوز نیز مطلبی وارده در همین باره منتشر نموده که در دیگر رسانه ها نیز منتشر شده است :نقدی بر عملکرد عجیب موسسات ویدئورسانه/ انتشار فیلمهای مجوزدار با کیفیت پردهای/ به تازگی مجوزهایی در زمینه محصولات نمایش خانگی صادر شده که با توجه به آثار سخیف ارائه شده با کیفیت فیلمبرداری شده از روی پرده سینما، شاید بتوان آن را نوعی توهین به شعور مخاطب ایرانی دانست. /////////////// روزنامه ی رسمی در مورد این شرکت اینگونه اورده است : ۱۳۹۱/۱۰/۵- آگهی تاسیس موسسه آفرین رسانه ماندگار شماره11358/ث32/91 موسسه فوق در تاریخ 27/9/91 تحت شماره 30688 و شناسه ملی 10320837100 در این اداره به ثبت رسیده و در تاریخ 27/9/91 از لحاظ امضاء ذیل دفاتر تکمیل گردیده و خلاصه آن به شرح زیر جهت اطلاع عموم در روزنامه رسمی آگهی می شود. 1- موضوع موسسه: نشر دیجیتال مبتنی بر حاملهای رایانهای میباشد که مصادیق فعالیتهای آن عبارتند از: 1- تهیه، تدوین و نشر نرمافزارهای فرهنگی، آموزشی، کاربردی و عمومی دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی2- تهیه، تدوین و نشر نرمافزارهای تلفن همراه دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. 3- تهیه و تدوین و نشر بازیها و سرگرمیهای دیجیتال دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. تبصرهـ موسسه تنها در چهارچوب مدت و شرایط مقرر در مجوز فعالیت صادره توسط مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت نموده و پس از انقضای مدت یا ابطال مجوز صادره حق هیچگونه فعالیت در زمینه موضوعات فوقالذکر را ندارد.
4ـ سرمایه موسسه: مبلغ 000/000/1 ریال میباشد. 5ـ اولین مدیران موسسه:5-1- آقای مرتضی رضایییامی بشماره ملی 0941626822 به سمت رئیس هیئت مدیره. 5-2- خانم شهربانو رضائییامی بشماره ملی 0944870971 به سمت عضو هیئت مدیره. 5-3- آقای مرتضی رضایییامی بشماره ملی 0941626822 به سمت مدیرعامل به مدت نامحدود انتخاب گردیدند. 6ـ دارندگان حق امضاء: کلیه اسناد و اوراق بهادار و تعهدآور از قبیل چکـ سفتهـ بروات قراردادها و عقود اسلامی با امضاء مدیرعامل منفردا با مهر مؤسسه معتبر میباشد. 7ـ اختیارات مدیرعامل: طبق اساسنامه. اداره ثبت شرکتها و موسسات غیرتجاری پ18279000011108599870 جالب آنکه مدیران این موسسه تحت عنوان موسسه اسپریس پویانما حق انحصاری توزیع بازی میرمهنا را نیز در اختیار دارد که با تحقیقات بیشتر بنظر می رسد شرکت آفرین رسانه ماندگار متعلق به مالک شرکت اسپریس پویا نما است که در زمینه تولید بازیهای رایانه ای نیز فعالیت می کرده و بازی میرمهنا را در دستور کار خود داشته است . رکود در بازار تولید بازیهای رایانه ای ایرانی بدلیل برخی اقدامات دولتی احتمالاً از علل ورود این افراد به فضای فعالیت در حوزه خرید و فروش فیلم و انیمیشین است. بنظر می رسد این موسسه که از عمر آن حتی یکسال نمی گذرد، توانسته به شکلی عجیب با حمایتهای خاص وزارت ارشاد (احتمالا مرکز رسانه های دیجیتال) در بازار محصولات ویدئویی وارد شده و در کنار برخی دیگر از رقبا اقداماتی را مرتکب شود که حتی با معیارهای فنی و تخصصی شغلی خود نیز تناسبی ندارد. از این مسئله اگر بگذریم ، به موضوع مورد توجه من وارد می شویم. بررسی انیمیشین "کورین و سه شمشیرزن" منتشره توسط این موسسه : با ساده ترین بررسیها مشخص می شود انیمیشین مذکور یکی از سری انیمیشین های رایانه ای شرکت متل [MATTEL] است. هرچند شرکت متل، شرکتی امریکایی است اما این انیمیشین در پراگ پایتخت کشور چک تولید شده است. در حالیکه جای جای فیلم بر تولید این فیلم در پراگ تاکید شده، روی مجوز منتشره برای این کشور آمریکا بعنوان تولید کننده ی فیلم معرفی شده است که نشان از آشنایی فرد مجوز دهنده و مجوز گیرنده از ربط این انیمیشین به کمپانی متل آمریکا است. کمپانی متل ، یکی از کمپانیهای بزرگ آمریکایی فعال در زمینه اسباب بازی است که شهرت اصلی جهانی خود را بواسطه ی عروسک باربی( Barbie ) و لوازم جانبی آن بدست آورده است. عروسکی که در ایران از شرکت تولیدکننده اش مشهور تر است. محمد حسین فرجو دبیر "شورای نظارت بر اسباب بازی" که پس از مصوبه ی سال 1377 شورای عالی انقلاب فرهنگی متولی حکومتی نظارت بر حوزه اسباب بازی در کشور است درباره ی عروسک باربی اینگونه می گوید : ممنوعیت فروش برخی اسباببازیها به خصوص عروسک باربی سالهای سال است که اجرا میشود و وجود دارد و چیز جدیدی نیست... مساله عروسک باربی و ممنوعیت آن مربوط به سالهای حتی قبل از آزادشدن واردات دوباره اسباببازی (سال 81) به کشور میشود. در دوران ریاست جمهوری [دولت دوم خرداد] قبلی یک نمایشگاهی برپا شد در نهاد ریاست جمهوری با حضور سران سه قوه و موضوعیت عروسک باربی، لوازم جانبی و تاثیرات فرهنگی آن که در شورای عالی انقلاب فرهنگی هم روی موضوع بحث شد. باتوجه به اینکه سران سه قوه و اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی دیدند که نماد باربی چگونه رخنه کرده به وسایل مختلف و زندگی کودکان مثل کیف، لوازمالتحریر، دفترچه و لیوان آب خوری، مصوبهای شکل گرفت که طبق آن ورود کلیه چیزهایی که نماد باربی روی آنها وجود دارد، ممنوع شد و این موضوع طی بخشنامهای از سوی رئیس جمهور وقت به تمام دستگاهها ابلاغ شد. خوب بعد از اینکه واردات اسباببازی به کشور آزاد شد باتوجه به این قانون که حتی تصویر باربی را ممنوع اعلام کرده بود طبیعی است که ورود عروسکها هم در همه این سالها ممنوع باشد... باربی که شرکت متل آمریکایی [MATTEL] آن را 50 سال است با تنوع بیش از 250 مدل تولید میکند و در دورههای مختلف شکلی گوناگون به خود میگیرد، عروسکی است متناسب با فرهنگ غرب،... اما این عروسک در تعارض و ضد فرهنگ ما است و در این وسط امکان دارد کسانی که هدفشان تهاجم فرهنگی است و در واقع به دنبال این هستند تا مثل موریانه داخل و بطن جامعه را از بین ببرند و یک پوسته از آن باقی بگذراند، امکان دارد این وسط از باربی استفاده کنند... وقتی به نمونههای عروسک باربی نگاه میکنیم از نظر پوشش، حجاب، آرایش تهاجم فرهنگی را مد نظر دارد. موضوع برهنگی در لباسها معلوم است. این عروسکها مصرفگرایی، تجملگرایی، بلوغ زودرس را با خود تبلیغ میکند... باید این را در نظر داشته باشید که خیلی از کارهای غربیها در طراحی بازی و اسباببازی از عمد و با دید تخریب فرهنگی انجام میشود عروسک باربی یک کودک و بچه نیست بلکه نماد یک زن بالغ آمریکایی است در صورتی که عروسکها معمولا نوزاد هستند و یا در سنین مختلف رشد و کودکان برای آنها نقش مادری را ایفا میکنند ولی باربی یک زن کامل است و هرچیز که مد روز باشد استفاده میکند و تنش است؛ از کفش اسکی بگیرید و چه و چه و کودک با دیدن باربی آرزو دارد که باربی بشود و اندام و ظاهر او را داشته باشد و اگر نشود حالا تکلیف چیست؟ حتی در دنیا سایتهای ضد باربی زیادی وجود دارد و اگر آمار آنها را نگاه کنید میبینید که چه تعدادی از کودکان به خاطر استفاده از این عروسک دچار افسردگی شدهاند چون اندامشان هیچ وقت شبیه باربی نشده یا اینکه دست به خودکشی زدهاند، ترک تحصیل کردهاند و سوءتغذیه گرفتهاند. الان شاید بتوان گفت در جامعه آمریکا هم این عروسک به یک مشکل تبدیل شده است و گروههای بسیاری از افراد تحصیل کرده و پزشکان اعتراض میکنند که نباید باربی سمبل باشد. شما وقتی میبینید یک خواننده با میلیونها دلار هزینه وعمل جراحی میشود شبیه باربی و بعد به نام باربی روی سن میآید و میخواند، خوب بچهای هم که تماشا میکند و عروسک باربی دارد میخواهد الگوبرداری کند. باربی درواقع شاخص ترین عروسکی است که ممنوع است ولی عروسکهای «بردس» [Bratzs]، «بیوتی فول گرل»، «سندی» و «خانواده سیمپسونها» [Simpsons family]هم ممنوع هستند. (از ویترین عروسکی را میآورد) این عروسک باربی نیست اما همان پوشش را دارد زنی است که پوشش کنار دریا دارد با آرایش، خوب این پوشش متناسب با فرهنگ ما نیست و اسم عروسک هم باربی نیست شاید اسمش «بیوتی فول گرل» باشد اینجا مساله اسم مطرح نیست این عروسکها هم در همان مسیر باربی حرکت میکنند وی در توضیح برخی از چهارچوبهای شورای نظارت براسباب بازی به عنوان بازوی تخصصی شورای عالی انقلاب فرهنگی در حوزه اسباب بازی و وسائل سرگرمی کودکان، اینگونه ذکر می کند : هر اسباببازی که با خودش بار منفی فرهنگی داشته باشد ممنوع است، ترویج موزیکهای تند غربی که اسباببازیهای خواننده آنها را میخوانند مخصوصا اگر زن باشند هم ممنوع شده... درمورد ست اسباببازیهای جنگی که علائم و نشان آمریکا با پرچم و چیزهای دیگر روی آن وجود دارد و پررنگ بود را ممنوع اعلام کرده بودیم. قبلا با توجه به عروسک باربی ، مطالبی در همین وبلاگ منتشر کرده بودم که یکی در رابطه با معرفی ی مطالعه و پژوهش صورت گرفته در مورد عروسک باربی ، دیگری در اعتراض به اعطای مجوز به یک بازی رایانه ای با عنوان باربی و دوازده پرنسس رقاص ! [Barbie In the 12 Dancing Princesses] و دیگری بررسی موضوععروسک باربی به شکلی مشروح بود . اما آنچه که امروز مشاهده می شود آنکه بنظر می رسد قرار است سیاستهایی که برخی دولتها به شکل پر سروصدا و گاهی با رویکردی علنی تعقیب می کردند، در دولت یازدهم هم تکرار شود و فقط پوشش و لایه ای از دقت در حواشی و محاسبه روی آن قرار می گیرد. برای نمونه، در محصول حاضر با حذف نام باربی از روی جلد سی دی و ابتدای فیلم مواجهیم و برخی ویرایشهای ظاهری در لباس کاراکتر ها در برخی نقاط از فیلم دیده می شود، اما ضمن آنکه محصول ضد فرهنگی مهاجم با تغییر نام و بقولی نصب تور استتار مجددا به میدان فرهنگ کشور رسوخ داده شده، در برخی از نقاط این فیلم هم اسناد غیرقابل انکاری از امکان آگاهی کامل خریداران از ماهیت اصلی این محصول و تعلق داشتن آن به باربی آشکار است. دلیل اول : ثبت حقوق مالکیت معنوی این محصول توسط شرکت متل در سال 2009 در تیتراژ پایانی فیلم . همچنین نام کمپانی سرگرمیهای متل ، در تیتراژ آغازین فیلم نیز موجود است و حذف نشده . احتمالا فرض شده است کسی نام این شرکت را نمی شناسد و یا مردم ما سواد خواندن حروف لاتین ندارند! دلیل دوم : درج جمله ای از باربی (؟!) با این مضمون : "شجاعت واقعی اینه که دنبال آرزوهات باشی حتی وقتی همه غیر از خودت بگن این غیرممکنه ! " True courage is pursuing your dream even when everyone else says it`s impossible" – Barbie دلیل سوم : درج فهرست بلندبالایی از مشاوران تخصصی برای تولیدهای محصولات باربی در تیتراژ پایانی .
دلیل چهارم : معرفی نام کورین هنگام معرفی برای ورود به قصر به شکل "Lady Barbie Q ! " بشنوید. بسیار خنده دار و حیرت آور. چه کسی چه کسی را می خواهد گول بزند؟ اینها، علائم و نشانه هایی است که فقط با مشاهده ی خود فیلم برای مصرف کننده مشخص می شود. اما اگر کمی در پایگاه های اینترنتی در این رابطه تحقیق کنیم با چه چیزهایی بعنوان باربی بودن این محصول مواجه می شویم ؟ روشن است که واردکننده و تکثیرکننده ی این اثر در داخل کشور بطور کامل از این مسائل آگاه بوده و تلاش کرده تا جایی که برایش منطقی بوده است علائم و نشانه ها را محو کند. نتایج بررسی در اینترنت در رابطه با این فیلم : 1- جستجوی نام فیلم در اینترنتی : اولین و ساده ترین جستجو، جستجوی نام فیلم است که باعث می شود مخاطب مستقیما با نام باربی مواجه شود. جالب آنکه محصولی در کشور به شکل مجاز توزیع شده که پایگاه اصلی اینترنتی آن نیز فیلتر است ! مشخص می شود که نام کورین توسط منتر کننده ی ایرانی به جای نام باربی نشسته و در دنیای فیلم و انیمیشین ، این فیلم با عنوان Barbie and the Three Musketeers شناخته می شود ! در اینترنت اسنادی کاملا واضح از موضوع و محتوای این فیلم و تعلق داشتن آن به مجموعه ی باربی به وفور یافت می شود.
3- جستجوی نام جعلی این محصول یعنی "کورین و سه شمشیرزن" خبر از نگاه متعجب و نگران بسیاری از نخبگان از وقوع پدیده تعجب آور توزیع محصولات مبتذل باربی در بازار محصولات رسانه ای است . آقای رجبی فروتن در پایگاه اینترنتی روزانه های سینما طی مطلبی با عنوان " شمشیر آخته باربی بر سر دختران ایرانی"در این رابطه می نویسد: "عرضه انیمیشن "باربی و سه شمشیر زن" با جعل و تغییر عنوان فیلم، یکی از اتفاقات تلخ در شبکه ویدیویی کشور است. مراکز عرضه فیلم های ویدیویی در شهرهای مختلف کشور این روزها شاهد عرضه گسترده انیمیشنی هستند که توزیع آن خلاف فرهنگ و هنجارهای رسمی کشور است. صاحب نظران تعلیم و تربیت و نهادهای آموزشی و تربیتی به دفعات از ورود و عرضه هر گونه کتاب، اسباب بازی و فیلم که با محوریت شخصیت باربی است، ممانعت به عمل آورده و در مقابل تلاش شده است تا نمونه های وطنی و برگرفته از تاریخ و فرهنگ کشورمان به کودکان و نوجوانان معرفی شوند. باربی در یک کلام نمونه روشنی از سبک زندگی غربی و فرهنگ سرمایه سالاری است. پوستر انیمیشن "کورین و سه شمشیر زن" تنها با تغییر جزیی در پوشش کاراکترها عیناً برگرفته از پوستر اریژینال اثر است که تعجب بسیاری از ناظران را به همراه داشته است. به ظن قوی مرجع صدور مجوز این اثر تخریبی، مرکزی است که بارها صلاحیت آن در انجام چنین کاری مورد پرسش قرار گرفته و همین نمونه اخیر نیز برای اثبات این ادعا کافی است."
آلودگیهای فیلم باربی و سه شمشیرزن : 1- علاوه بر ممنوعیت تولید و توزیع وتجارت و نگهداری هرگونه محصول مرتبط با باربی، مشکلات زیر برخی از اجزاء مشکلات این نسخه ی خاص از باربی است : رنگ و شکل ظاهری حاکم بر ظاهر بر باربی بعنوان رمز هندسی و ظاهری همیشگی و استانداردگذاری در زیبایی انسانی در تعارض با وضع معمول فیزیولوژیک بدن انسان منجر به دور از دسترس، رویایی و الگو ماندن همیشگی باربی از نظر جسمی و تحمیل سبک زندگی او بعنوان زندگی برتر و ایده ئال. 2- حیاستیزی و تجویز رفتارها و حرکات آکروباتیک رزمی برای باربی و سه دختر دیگر و پیرزن خدمتکذار، گرایش دختر (کوریل– باربی) در سن هفده سالگی به جداشدن از خانواده و ماجراجویی های پسرانه (شمشیرزنی)، تقبیح انگاره هایی که شمشیرزنی را امری مردانه می دانند و تاکید بر فمینیزم افراطی. 3- شکل البسه ی خاص زندگی عادی و میهمانی که در تعارض با فرهنگ عمومی ایرانی اسلامی قرار دارد. 4- تعامل خلاف معیارهای ایرانی اسلامی با مردان و نمایش رقصهای دسته جمعی و آمیختگی های خلاف شئون. نکته جالب آنکه تهیه کننده ی ایرانی فقط در قسمتهایی این از فیلم عریانی و برهنگی بدن در لباس باربی و دیگر زنان را اندکی بهبود داده و در قسمتهای نیمه ی دوم فیلم از این امر منصرف شده و تصاویر منتشره با قید مبتذل باعث تبدیل شدن این اثر به یک محصول فرهنگی ممنوع المعامله شده است. از تصاویر مذکور در فیلم عکس تهیه کرده ام، اما چون با چهارچوب فرهنگی وبلاگ خودم برای جلوگیری از اشاعه ی فحشاء مخالف است نمی توانم آنها را درج کنم . __________________________________________________________________ و حالا سئوالات کلیدی من از دولت آقای روحانی : 1- آیا آقای روحانی منکر تاثیر رسانه در شکل گیری افکار عمومی هستند ؟ آیا واقعا رسانه نمی تواند دیدگاه عمومی نسبت به حقایق بیرونی را به دور از حقایق، قلب و منحرف کند ؟ آیا انتظار از افکار عمومی برای قرارگرفتن در مقابل داده ی ناسالم و حذف تدریجی به مثابه "الباطل اذا ترک مات" در حوزه رسانه نیز قرار دارد یا آنکه در حوزه رسانه باید به الگوی نظری و عملی دیدگاه امام خمینی (ره) و رهبری معظم انقلاب در جلوگیری از اشاعه فساد و آلودگی عمل کرد ؟ نباید تاثیر لباس روحانیت شما لااقل در سیاستهای فرهنگی بیشتر از لباس کت و شلوار آقایان مکلا باشد؟ فکر نمی کنید چفیه انداختن مدیران شما و ضرورت یادکردن از شهیدان و خانواده های شهدا نباید فقط محدود به مانورهای سیاسی در پرونده هسته ای شود؟ 2- آیا فرق بین اختلاف سلیقه های جزئی و تخلف صریح از خطوط قرمز فرهنگی و اعتقادی وجود ندارد و می توان تخلفاتی چنین سنگین و شرم آور را تعبیر به اختلاف سلیقه نمود؟ وقتی آقای روحانی خود صریحا به لزوم به حاکمیت قانون تصریح می کنند، چگونه حتی مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و تصمیمات سران نظام نیز برای وزارت ارشاد دولت ایشان محلی از اعتبار ندارد ؟ 3- آقای روحانی که قائلند در در این صد روز ، در حال امنیتی زدایی از پدیده های فرهنگی هستند گویا فراموش کرده اند که وزارت ارشاد ایشان در حوزه سینما (مجوز دادن به فیلم ها و حمایت از عناصر فرهنگی ، موضوع خانه سینما و ...) و در حوزه موسیقی ( حمایت از گروه سگ های زرد و...) و در حوزه رسانه های دیجیتال (همین مصداق باربی و ... ) در حال طی کردن همان مسیری است که وزارت ارشاد احمدی نژاد در دو سال پایانی خود طی می کرد ؟ مشخصاً ایشان کدام یک از اقدامات آقای احمدی نژاد در حوزه فرهنگ را که مورد انتقاد عموم جامعه متدینین و نخبگان دلسوز بود به کنار گذاشته و کدام عمل صالح را که مورد انتظار عناصر فرهنگی کشور است اجرا کرده است؟ بنظر می رسد اگر منظور از امنیتی زدایی از فضای فرهنگ است، خارج کردن فرهنگ از الزامات بدیهی در رابطه با امنیت نرم نظام مقدس جمهوری اسلامی کاری بود که آقای احمدی نژاد در دو سال آخر دولت خود به شدت آن را دنبال کرد و آقای روحانی نیز همان راه را ادامه می دهد.اینگونه است که خانه سینما و فیسبوک و سگهای زرد و و و مورد مرحمت ارشاد قرار می گیرند، اما از شبکه های اجتماعی داخلی و خوبان عرصه فرهنگ و هنر کشور حمایتی به عمل نمی آید. |
آقای روحانی که قائلند در در این صد روز ، در حال امنیتی زدایی از پدیده های فرهنگی هستند گویا فراموش کردهاند که وزارت ارشاد ایشان در حوزه سینما (مجوز دادن به فیلم ها و حمایت از عناصر فرهنگی ، موضوع خانه سینما و ...) و در حوزه موسیقی ( حمایت از گروه سگ های زرد و...) و در حوزه رسانه های دیجیتال (همین مصداق باربی و ... ) در حال طی کردن همان مسیری است که وزارت ارشاد احمدی نژاد در دو سال پایانی خود طی می کرد ؟